خوشنویسی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر می‌رسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزش‌های زیبایی شناختی خلق کند. از این رو خوشنویسی با نگارش سادهٔ مطالب و حتا طراحی حروف و صفحه آرایی متفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبه‌هایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزش‌های گرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد. خوشنویسی تقریبا در تمام فرهنگ‌ها به چشم می‌خورد اما در مشرق زمین و به‌ویژه در سرزمین‌های اسلامی و ایران در قله هنرهای بصری واقع است. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است حیرت‌انگیز میان تمامی اجزا و عناصر تشکیل دهندهٔ آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام می‌تواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.

اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالب‌ها و قواعد و نظام‌های بسیار مشخصی شکل می‌گیرد و هر یک از حروف قلم‌های مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمی‌یابیم که ایجاد قلم‌های تازه و یا شیوه‌های شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرت‌انگیزی پدیدار می‌شود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شده‌است و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمی‌آید که تخطی از آن به‌منزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل می‌آمده‌است. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین می‌شده که در «رسم‌الخط»ها و «آداب‌المشق»ها از جانب اساتید بزرگ تنظیم و ارائه شده‌است. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی»- هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیش‌بینی و تکلیف شده - که ناممکن بوده‌است - اما به‌شکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بوده‌است.

خوشنویسی در کشورهای مختلف

هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافته‌است اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگ‌ها می‌توان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایرهٔ لغات فرهنگ‌های لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز به‌ویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بوده‌است.

دراروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان می‌دادند( مانند کتیبه‌های رومی و یا برخی نسخه‌های خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانه‌ها و محافل طلاب بود.

خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن می‌سازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد. در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. به طور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.

پیدایش خط

از بررسی کشفیات و آثار مربوط به گذشتگان که به وسیله مستشرقان و باستان‌شناسان جهان انجام یافته چنین برمی‌آید که بشر پس از مدتی روابط کامل تری با همنوعان خود برقرارکرد برایش تبادل مقاصد و افکار دشوارتر گردید و در اثر شدت احتیاج بتدریج بوسیله صداها و اقوال با علائمی که بین خود آنها قرار داده شد تبادل افکار می‌کردند و چون عده این اجتماعات کوچک زیاد شد احساس کردند که اقتضا دارد ارتباطی بین آنان برقرار شود و از یکدیگر استمداد کنند تا بتوانند از زندگی بهتر و کاملتری بهره‌مند شوند و چون هر دسته‌ای در ناحیه‌ای بسر می‌بردند و تبادل مقاصد و افکار دشوار بود در ابتدای امر این‌طور اندیشیدند که بوسیله قاصدی مرام و مقصود خود را بدیگران اعلام دارند ولی این موضوع در اثر دوری راه و کثرت اجتماعات بعد از چندی که عمل کردند دشوار شد و تحصیل آن همه پیک مقدور نبود. گروهی از این جماعات این‌طور صواب دیدند که به وسیله حجار یا نقار بر تخته‌های سنگ و یا گل پخته صورت مطالب خود را نقش کنند و چندین تخته‌ سنگ و یا گل پخته که رسم شده بوسیله یک پیک برای جماعات گوناگون فرستاده شود تا از مطالب آنها آگاه شده بکار بندند. پس از بررسی زیاد برای فهماندن مقصود این طور تصمیم گرفته شد که مثلاً برای اینکه: دشمن در راه است چند نفر چوب به دست رسم و راهی که به محل جماعت متصل می‌گردد رسم نمایند و برای جماعات دیگر بفرستند- این ترتیب گذشته از اینکه فهم آن چندان آسان نبود چه بسا اتفاق می‌افتاد که بایستی صاحب آن تخته سنگ و یا گل پخته شخصاً برود و مقصود را برای دسته دیگر بیان کند اصولاً خیلی مفصل می‌شد و برای بیان مطلب جزئی مدتها وقت صرف می‌شد تا اینکه سنگ تراش تخته سنگی را بتراشد، یا سفال‌پز تخته گلی را بپزد و مطالب را روی آن رسم کنند- این بود که بعد از دقت بیشتری مصمم شدند تمام اشکال را رسم نکنند بلکه سر هر صورتی را نقش کنند که مطالب فهمیده شود- مثلاً بجای اینکه برای نمایاندن شبستان یک ستاره و یک قوس تصویر کنند فقط بتصویر ستاره اکتفا کردند. مدتی هم این رویه معمول بود و به طور کلی در برخی از نقاط جهان این خط که خط تصویری بود رایج گردید منتهی هر دسته و جماعتی به طرز خاص می‌نوشتند- بعد متفکرین مصری به این نکته رسیدند که برای شتر فقط سر شتر و برای بیان گاو سر گاو را و مختصر آن را ترسیم کنند و به همین ترتیب عمل کردند.

پیدایش خط فارسی

بل از اسلام خطوط مختلفی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران متداول بوده‌است اما با ظهور دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند. تاریخ شکل گیری خط عربی و نحوهٔ نگارش آن چندان به پیش از اسلام بر نمی‌گردد و تقریبا همزمان با گسترش اسلام و در سال‌های اولیه فتوحات اسلامی شکل گرفت. هرچند ایرانیان خط کنونی خود را از عرب‌ها وام گرفته‌اند، با این حال در تکامل این خط و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمده‌ای داشته‌اند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را به‌فردی بنام ابواسعد دؤلی الفارس و در قرن اول هجری نسب

 



دستی بلند می‌شود این نوحه‌ها کم است
ای عشق شیعه باش که ماه محرم است

در عاشقانه‌های خودش شاعری نوشت
حتی تمام سال برای عزا، کم است

سوگند می‌خورم به فراوانی شما
این سایه شمر نیست ،نه این ابن‌ملجم است

سهم شما همیشه تاریخ از فدک
یک پهلوی شکسته و یک آسمان غم است

هیأت سکوت می‌کند و ناله کسی
در حلقه‌های ممتد زنجیر مبهم است

محکم بکوب و جام بلا را نگاهدار
پیمان مشک تشنه و عباس محکم است

 

درس هنر خوشنويسي

 

جزوه درس هنر خوشنويسي

 1 خطوط الفبايي چگونه اختراع شد ؟

خطوط تصويري در سير تكامل خود ، به تدريج از نقشها و طرحهاي ساده به علايم و نشانه هاي رمزگونه و قرار

دادي تغيير شكل يافت و به اختراع خطوط الفبايي منجر گرديد .

2 كهن ترين خط در ايران باستان چه نام دارد ؟

خط ميخي ايراني كه داراي 42 علامت است .

3 در كدام دوران تمدني ، هنر خوشنويسي به نوعي نقاشي انتزاعي و هنر قدسي ارتقاء يافت ؟

دوران شكوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي .

4 خط كوفي چه خطي است ؟

اولين خطي است كه براي كتابت و تزيين كلام وحي به كار رفت و تا قرن سوم تنها خط رسمي مسلمانان

محسوب مي شد، ايرانيان نيز با پذيرش اسلام، اين خط را در نگارش قرآن به كار گرفتند و به شيوه اي خاص

دست يافتند كه بعد ها به نام كوفي ايراني شهرت يافت .

5 ابداع خط نسخ توسط چه كسي انجام گرفت ؟

ابن مقله.

6 تاثير ابداع خط نسخ بر جامعه مسلمانان چگونه بود ؟

چون فراگيري خواندن و نوشتن آن نسبت به خط كوفي آسان بود و موجب گسترش سواد با شتابي چشمگير در

بين مسلمانان شد و در پيشرفت علمي و فرهنگي كشورهاي اسلامي اساسي ترين نقش را ايفا كرد .

7 نگارش متون فارسي در كدام قرن آغاز شد، و چه نوع خوشنويسي براي آن ابداع شد ؟

قرن هفتم هجري و خوشنويسي تعليق را براي نگارش متون فارسي ابداع كردند .

8 خوشنويسي نستعليق چه ساختاري دارد ؟

خطوط منحني مي باشد كه نرمي ، زيبايي ، شادي و مهرباني را القاء مي كند و به عروس خطوط شهرت دارد و

بارزترين نمود هويت ملي در هنر مي باشد .

9 نستعليق در چه قرني و توسط چه كسي نظام يافت ؟

در اوايل قرن نهم و با دستهاي هنرمند مير علي تبريزي .

10 خوشنويسي شكسته نستعليق چگونه پديد آمد ؟

با اقتباس از نستعليق و تعليق پديد آمد .

11 مرغوبترين نوع قلم ني چه نام دارد و چه ويژگيهايي دارد ؟

قلم دزفولي كه ويژگيهاي زير را دارد :

رنگ پوست قلم، قهوه اي مايل به سرخ و رنگ گوشت داخل آن متمايل به رنگ سفيد بدون كجي و انحراف و

قطر آن حدود قطر مداد است .

12 انواع مركبهاي خوشنويسي را نام ببريد و بنويسيد امروزه از كدام نوع استفاده مي شود ؟

-1 خشك

-2 مايع

كه امروزه بيشتر از مركبهاي مايع استفاده مي شود .

13 مناسبترين نوع كاغذ براي خوشنويسي چه ويژگيهايي دارد ؟

داراي صافي متوسطي است و كاغذ هاي بسيار صاف و لغزنده يا زبر براي خوشنويسي مناسب نيستند .

14 جنس تيغه هاي قلم تراش از چيست ؟

از نوع فولاد خشك و سخت .

15 قَطزَن چيست؟

وسيله ايست كه به هنگام قط زدن نوك قلم در زير قلم قرار مي گيرد . جنس آن بايد نرمتر از تيغه قلم تراش باشد

موادي مانند چوبهاي سخت ، شاخ و عاج حيوانات براي ساختن قطزن مناسب هستند .

16 ليقه را تعريف كنيد ؟

نخ يا الياف ابريشمي است كه در داخل دوات قرار داده مي شود .

17 روش تراشيدن قلم را شرح دهيد ؟

تراشيدن قلم در چهار مرحله انجام مي گيرد :

-1 ايجاد ميدان قلم : قلم را از سر باريكتر آن در بين انگشتان قرار داده و با دست ديگر تيغه قلم تراش را با

زاويه اي حدود 45 درجه بر روي قلم در فاصله مناسبي از نوك قلم مي گذاريم و با حمايت انگشتان

شصت هر دو دست كه در پشت تيغه قرار مي گيرند ميدان قلم را مي تراشيم.

-2 كناره برداري : در اين مرحله كناره هاي قلم را از دو طرف به تدريج و به يك اندازه بر مي داريم تا

قسمتي از نوك قلم داراي پهناي مساوي گردد .

-3 پشت برداري : قسمتي از پوست قهوه اي رنگ پشت قلم را طوري بر مي داريم كه پوست كناره ها بر

نوك قلم باقي بماند .

-4 قط زدن : در پايان قسمت نوك قلم را بر روي قطزن قرار داده تيغه قلم تراش را با زاويه اي در حدود 20

تا 25 درجه نسبت به خط افقي به طور تقريباً عمود در قسمتي كه پوست آن را برداشته ايم مي گذاريم و

با فشار انگشت شصت و با يك حركت آن را قط مي زنيم چنانچه نوك قلم حالت مطلوب را بدست

نياورد اين عمل را تكرار مي كنيم .

18 اولين گام در آموزش عملي نستعليق چيست ؟

نگارش تمامي حروف و كلمات با قرار گرفتن پهناي نوك قلم در زاويه اي بين 60 تا 65 درجه نسبتاً به خط افقي

بر روي صفحه.

19 واحد اندازه گيري حروف و كلمات كه در جهت رعايت قواعد كلي آنها بكار مي رود را چه مي گويند ؟

نقطه .

20 شكل كلي نقطه در نستعليق چگونه است ؟

مربعي است كه گوشه هاي آن در بالا ، پايين ، چپ و راست قرار مي گيرد .

21 خط زمينه را تعريف كنيد و نامهاي ديگر آن را بنويسيد ؟

خطي است افقي كه جايگاه حروف و كلمات را در سطر مشخص مي كند اين خط را "خط كرسي"و"خط ميزان"

و"مسطر" نيز مي گويند .

22 قالب چليپا براي نوشتن چه چيزي مناسب است و چند سطر دارد و سطر ها به چه صورت در صفحه جاي مي گيرد ؟

اين قالب براي خوشنويسي و اجراي يك قطعه و تابلوي خوشنويسي در يك صفحه مناسب است . در اين قالب

چهار مصرع شعر در چهار خط زمينة هم اندازه به صورت مايل در حدود 45 درجه نسبت به خط افقي

خوشنويسي مي شود به طوري كه شروع و پايان سطر اول با سطر سوم و سطر دوم با سطر چهارم در يك امتداد

عمودي قرار مي گيرند .

23 چرا استفاده از قالب چليپا در سالهاي اخير وسط انجمن خوشنويسان ايران رايج شده است؟

چون اين انجمن رسالت حفظ ، گسترش و آموزش خوشنويسي را به موازات آموزش و پرورش بر عهده داشته و

دارد، انجمن قالب چليپا را به عنوان يكي از قالبهايي كه به جهات فني براي اندازه گيري و ارزيابي مهارت هنر

جويان خوشنويسي مناسب است در برنامه كار خود قرار دادو مهارت در چليپا نويسي را در سطوح بالا به عنوان

مهمترين بخش در آزمونهاي خوشنويسي مطرح نمود.

24 مهمترين اصل در تركيب بندي قالب چليپا چيست؟

ايجاد تعادل و آهنگ مناسب .

25 مهمترين قالب خوشنويسي در گذشته چيست؟

كتابت.

26 كتابت را تعريف كنيد؟

نسخه برداري از كتابها ، رسالات و متون گوناگون را كه با خط ريز انجام مي شده است را در اصطلاح

خوشنويسي كتابت مي گويند.

را تعريف كنيد. « سياه مشق » - 27

در گذشته، حاصل صفحات تمرين خوشنويسان را كه حروف و كلمات در آنها به صورت متوالي و فشرده تكرار

مي شد را سياه مشق مي گفتند.

28 نقطه عطف سياه مشقهاي هنري در چه قرني و در آثار چه كساني يافت مي شود؟

قرن سيزدهم و در آثار ميرزا غلامرضا و ميرحسين.

29 ميرزا غلامرضا اصفهاني چگونه با ارائه خوشنويسي سياه مشق حركتي نو در هنر خوشنويسي بوجود آورد؟

 

او با هوش سرشار خود دريافت كه مي بايد بيش از پيش به جنبه هاي تجسمي و تصويري خط پرداخت. از اين

رو قالب سياه مشق را برگزيدو به خلق آثاري ماندگار نايل آمد. او پيش از آنكه به خوانا بودن اثر توجه داشته

باشد به زيبايي آنها و تركيب بندي كلمات به مثابه عناصري بصري درصفحه اهميت مي داد.

 

30 نقاشيخط چه نوع خوشنويسي است؟

 

پديده اي معاصر در حوزه هنرهاي تجسمي است كه در سالهاي اخير در ايران و برخي از كشورهاي اسلامي بروز

و ظهور كرده است. در كل به كليه آثار هنري گفته مي شود، كه عناصر اصلي تشكيل دهندة آنها خط و

خوشنويسي است و به صورت مسطح بر روي صفحه و با تكنيكهاي مختلف اجرا مي شود و در تركيب بندي كلّي

آنها حروف و كلمات در درجة اول به منزلة عناصر بصري به كار گرفته مي شوند.

 

31 آثار نقاشيخط را به چند گروه تقسيم مي كنند؟

 

به سه گروه شامل :

-1 آثاري كه به دست نقاشان پديد آمده و در آنها حروف و كلمات جايگزين اشكال و پيكره ها شده اند.

-2 آثاري كه به دست خوشنويسان پديد آمده ودر اجراي آن از تكنيكهاي نقاشي و طراحي يا گرافيك استفاده

شده است.

 

-3 آثاري كه به دست خوشنويسان خلق شده و در اجراي آن فقط از تكنيك خوشنويسي يعني قلم ومركب

استفاده شده است

 

تاپ . تی شرت آستین بلد و آستین کوتاه.سوئیشرت دخترانه با طرح ایرانی و نستعلیق (ARIANY) نوشتن اشعار...بر روي شال.مانتو.روسري.تي شرت چند ساليست كه در بين جوانان رونق بسياري پيدا كرده است....

 

تكامل خطوط عربي و نقش ايرانيان
خط کوفی با تمام انواعش به دو دسته‌ي بزرگ تقسیم می‌شود: خطوط کوفی مشرقی و خطوط کوفی مغربی. (4: ص‌21) در خطوط کوفی شرقی دو شیوه‌ی متفاوت را می‌توان دید: یکی شیوه‌ی اصل عربی و دیگری شیوه‌ی ایرانی. این شیوه از خوشنویسی یکی از مواردی است که ذوق ایرانی آن‌را به عالی‌ترین درجه از زیبایی و فخامت رسانید. این ملت صبور و بردبار حتی در تاریک‌ترین و مصیبت‌بارترین ادوار زندگی‌اش، هیچ‌گاه از توجه به هنر غافل نبوده است. در تمام زمینه‌های علمی و فنی و ذوقی و هنری هیچ‌گاه رسالت خود را فراموش نکرده و چشم عالمیان را به آثار ارزنده‌ي خویش خیره ساخته است. هنرمندان ایرانی به دلایلی دامن همت به کمر زدند و در تزیین و تحسین خطوط کوفی کوشیدند و پس از تلاشهای بسیار و خلق نمونه‌های متنوّع، موفق به ابداع شیوه‌ای شدند که به شیوه‌ی ایرانی شهرت یافت و بهترین نمونه‌های آن خطوط مزیّنی است که بر تارک بناهای مذهبی و برج‌ها و مناره‌ها می‌درخشند و یا در قالب قرآن‌ها و مکتوبات گوناگون در موزه‌ها و مجموعه‌ها خودنمایی می‌کنند. (4: ص‌‌21 و‌22)
در قرن سوم و چهارم هجري ابن‌مقله بيضاوي (متوفاي 328) معروف به ابن‌مقله وزير كه صدارت القاهر‌بالله عباسي را برعهده داشت، نخستين كسي است كه از او به‌عنوان خوشنويس ياد شده است، وي به بي‌سر و ساماني اقلام خط خاتمه داد و با تعيين دوازده قاعده، آن‌را تحت قاعده‌ي سطح و دور درآورد و ابعاد حروف را هندسي كرد و خط را به كمال و ظرافت رسانيد. (17: ص‌6) به اعتقاد دكتر مهدي بياني اين مرد بزرگ ايراني كه پدرانش اهل بيضاي فارس بودند، پيشقدم يكي از زيباترين مظاهر هنري يعني خوشنويسي در تمدن اسلامي است. (6: ص‌1016)
علي‌بن هلال معروف به ابن‌بواب ادامه‌دهنده‌ي كار ابن‌مقله بود، وي با كامل كردن اقلام منتخب ابن‌مقله براساس قاعده‌ي هندسي و به كار بستن دوازده قاعده‌ي وي و تصرفاتي در آن به شيوه و طريقه‌ي خود، حروف و كلمات را به ميزان نقطه سنجيد و با ترويج و انتشار اين شيوه، قلم ريحاني را پايه‌ گذاشت. (17: ص‌7)
در قرن هفتم هجري، ياقوت مستعصمي (متوفاي 698 هـ ق) با جرح و تعديل خطوط و تثبيت اقلام شش‌گانه ـ معروف به خطوط اصول (6: ص1227) ـ گام بزرگ ديگري در نظم بخشيدن به امر خوشنويسي برداشت. وي با انتخاب شش قلم (ثلث، نسخ، ريحان، محقق، توقيع و رقاع) و پرداختن به آن ساير اقلام را به وادي فراموشي سپرد. (17: ص‌7)
پس از دوره‌ي زندگي طولاني ياقوت مستعصمي، باب تازه‌اي در خوشنويسي باز شد و پيروان سبك ياقوت، مخصوصاً شاگردان بي‌واسطه‌ي او كه شش تن بودند و به «استادان شش‌گانه» معروف شده‌اند، پايه‌ي خطوط اصول را بر جايي نهادند كه دست كمتر كسي از هنرمندان بدان جايگاه رسيد و بعضي از ايشان از استاد نيز فراتر رفتند. اين استادان بنام: احمد سهروردي، يوسف مشهدي، سيد حيدر، نصرالله طبيب، ارغوان كاملي و مباركشاه تبريزي همه ايراني بودند و آثار كم‌نظير ايشان از نفايس و جواهر آثار هنر اسلامي و موجب سرفرازي ايران و نماينده‌ي استعداد سرشار و ذوق فياض ايرانيان در هنر خطاطي است. (18: ص 8)
اما كار بزرگ ديگري كه در تاريخ تطور خط به دست ايرانيان صورت گرفت و استاد فضائلي از آن با عنوان «نهضت خطي» ياد كرده است. وضع خط تعليق، نستعليق و شكسته نستعليق است كه از قرن ششم و هفتم شروع شده و در قرن هشتم و نهم نضج و پختگي يافته و سرانجام در قرن دهم و يازدهم راه كمال پيموده تا به اين زمان رسيده است. (17: ص‌7) پيشروان بنام اين نهضت خطي در خط تعليق خواجه تاج سلماني اصفهاني (898 ق) و خواجه اختيار منشي گنابادي (990 ق) هستند (17: ص‌8) و واپسين نمونه‌ي عالي آن آقامحمدكاظم واله اصفهاني است،‌ كه سنگ گور خود را به مرض موت به خط تعليق نگاشته است.
در خط نستعليق ـ كه آن را به حق عروس خطوط اسلامي دانسته‌اند (18: ص‌9) پيشاهنگي با ميرعلي كاتب تبريزي و جعفر بايسنغري و سرانجام باباشاه اصفهاني و نابغه‌ي خط ميرعماد حسني است و در خط شكسته مرتضي قلي‌خان شاملو و استاد كل درويش عبدالمجيد طالقاني است كه اين خط را به كمال زيبايي رساند. (17: ص‌‌610)
استاد فضائلي نام احمد نيريزي را ـ كه در اوايل جواني از نيريز فارس به خطه‌ي خط، اصفهان آمد (19: ص14) و در دربار شاه سلطان حسين صفوي در اصفهان به لقب «سلطاني» رسيد‌ـ در رديف پيشقراولان خط آورده و مي‌نويسد: «او واضع شيوه‌ي مخصوصي در خط نسخ بود كه همان سرمشق نسخ‌نويسان ايران گرديد. نيريزي معروفترين و زبردست‌ترين استادان نسخ ايران است و از آثار قلم وي آن مايه به جاي مانده كه كمتر از استادي ديده شده است.» (17: ص‌354)